جوان آنلاین: سرنوشت سه قاتل در جریان پروندههای قتل به هم گره خورد. مرد ورزشکار بعد از ارتکاب قتل آزاد شد، اما به دست مرد شرور به قتل رسید و مرد شرور در زندان به دست متهمی که به خاطر مهریه در زندان به سر میبرد، به قتل رسید و از آنجا که قتل ناخواسته رقم خوردهاست، تیم صلح و سازش تلاش میکند رضایت اولیایدم را جلب کند.
یکی از روزهای دی ماه ۹۷، مأموران پلیس یکی از شهرهای جنوبی کشور از درگیری مرگبار دو راننده خودرو در یکی از خیابانهای اصلی شهر با خبر و راهی محل شدند.
وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند، دریافتند دو راننده خطی به خاطر نوبت سوار کردن مسافر با هم درگیر شدهاند که یکی از آنها با مشت ضربهای محکم به صورت دیگری زده و او را راهی بیمارستان کردهاست.
مرد ورزشکار
بدین ترتیب مأموران به بیمارستان رفتند که تیم پزشکی اعلام کرد راننده میانسال به نام سعید بر اثر شدت ضربه وارده به شقیقهاش به کام مرگ رفتهاست.
با اعلام خبر قتل مرد میانسال تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی برای بررسی حادثه وارد عمل شدند. تحقیقات نشان داد قاتل مرد ورزشکاری به نام حامد است که پس از حادثه از محل فرار کردهاست.
حامد تحت تعقیب مأموران قرار گرفت، اما ساعتی بعد به مأموران پلیس خبر رسید قاتل به کانکس پلیسی در یکی از خیابانها رفته و خودش را تسلیم و به قتل اعتراف کردهاست.
متهم پس از انتقال به اداره آگاهی با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد. وی گفت: «من و مقتول هر دو راننده بودیم و در یک خط مسافرکشی میکردیم. نوبت من بود که مسافر سوار کنم، اما سعید مسافران را سوار کرد و همین موضوع باعث شد با هم درگیر شویم. قصد قتل نداشتم، اما عصبانی شدم و مشتی به صورتش زدم و بعد هم محل را ترک کردم. تصور نمیکردم سعید با یک مشت فوت کند، اما وقتی با خبر شدم در بیمارستان فوت کرده عذاب وجدان گرفتم و خودم را به پلیس معرفی کردم.»
بخشش پای چوبه دار
متهم پس از اعتراف راهی زندان شد و مدتی بعد هم در دادگاه کیفری استان فارس دادگاهی شد و اولیای دم در جلسه دادگاه برای وی درخواست قصاص دادند. رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم، به شعبه اجرای احکام دادسرای محل فرستاده شد و در نهایت متهم پای چوبه دار رفت. طناب دار به گردن متهم آویخته شد که تیم صلح و سازش میانجیگری کردند و قاتل هم با گریه و زاری موفق به گرفتن مهلت از اولیایدم شد و به سلولش بازگشت.
متهم همچنان در نوبت قصاص قرار داشت تا اینکه مدتی بعد برای دومین بار برای اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شد. قرار بود ساعتی بعد حکم اجرا شود، اما اولیایدم در آخرین لحظه اعلام کردند قاتل را بخشیدهاند. اولیایدم وقتی از طریق مددکاران زندان متوجه میشوند قاتل فرزندشان در این مدت به زندانیها کمک کرده و حتی قطعه زمینی را که داشته برای هزینه کودکان کار و بیسرپرست فروخته است، تصمیم میگیرند پای چوبه دار به قاتل فرزندشان زندگی دوباره ببخشند.
قتل هنگام ادای نذر
بدین ترتیب قاتل پس از جلب رضایت اولیایدم در دادگاه کیفری از جنبه عمومی جرم محاکمه و به پنج سال حبس محکوم و پس از گذراندن دوران محکومیتش یک سال قبل از زندان شیراز آزاد شد.
حامد پس از آزادی از زندان نذر کرده بود مدت یک ماه بین نیازمندان در یکی از شهرهای اطراف شیراز غذای گرم توزیع و برای کودکان آنها پوشاک و وسایل تحصیلی تهیه کند.
وی وقتی از زندان آزاد شد برای ادای نذرش هر شب به یکی از محلههای جنوبی شهر میرفت و بین نیازمندان و کارتنخوابها غذای گرم توزیع میکرد. وی در یکی از شبها که به محلهای در شهر رفته بود، با یکی از اوباش آنجا روبهرو شد. مرد شرور به حامد اعتراض کردهبود که چرا بدون اجازه او به این محل رفت و آمد دارد. همین موضوع باعث درگیری آنها شدهبود و مرد شرور حامد را در یازدهمین روز آزادیاش از زندان، با چاقو به قتل رساند.
قتل در زندان
با اعلام این حادثه، مأموران در محل حاضر شدند و قاتل را به نام بهزاد شناسایی و بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس به قتل اعتراف کرد. وی پس از بازسازی صحنه جرم و تکمیل تحقیقات در دادگاه کیفری به قصاص محکوم و راهی زندان شد، اما این پایان ماجرای قتل مرد شرور نبود و وی خبر نداشت سرنوشت زندگی او در زندان به دست متهم دیگری به نام حمید به پایان میرسد.
قاتل پس از محکوم به قصاص از حادثه عبرت نگرفت و در زندان هم برای دیگر متهمان شاخ و شانه میکشید و میگفت در زندان هم کسی جلودار او نیست. متهم هر روز برای زندانیان دیگر رجزخوانی میکرد و حریف میطلبید تا اینکه در حادثهای اتفاقی بهدست متهمی که همسرش با اجرا گذاشتن مهریهاش او را به زندان انداخته بود، به قتل رسید. روز حادثه قاتل سر سفره غذا همراه تعدادی از همسلولیهایش که دوست بودند، نشسته بود و میگفت کسی جرئت درگیری با او را ندارد که حمید به شوخی کاردی که در دستش بود، به سمت وی پرتاب کرد و کارد به سینه بهزاد اصابت کرد و وی را به قتل رساند.
حمید پس از این حادثه به جرم قتل محاکمه شد و در بازجوییها با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و گفت قصد قتل نداشته و روز حادثه به شوخی کاردی را به سمت هم سلولیاش پرتاب کردهاست.
در حالی که متهم در دادگاه به قصاص محکوم شدهاست، تیم صلح و سازش، خیرین و خانم آذر شهسواری سفیر کمیته صلح و دوستی، تلاش برای جلب رضایت از اولیایدم را آغاز کردهاند.